اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوب، تبلیغات «ملتِ ترور» را پخش نکردند!
ملت ترور/ Assassination Nation فیلمی شریرانه درباره فرهنگ رسانههای اجتماعی فعلی ماست که از همان ابتدای تولیدش قرار بوده فیلمی خشمانگیز باشد. اما کمپانی فیلمهای مستقل «نئون» - که ملت ترور را در جشنواره ساندنس عرضه کرد - حسابش را نکرده بود که خیلی از کمپانیهای بزرگ عرصه دیجیتال از فیلم حمایت نکنند و تبلیغاتش را بیش از حد مناقشهّبرانگیز بدانند. سازندگان فیلم در حالی که خودشان را برای آغاز نمایش عمومی آن از روز جمعه آماده میکردند، نتوانست کلیپهای تبلیغاتیاش را در اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوب بارگذاری کند. اما مشکل فقط همین رسانههای تازه نیستند و «بیلبُردز» یکی از قدیمیترین اشکال ارائه محصولات نیز چنین برخوردی با مصالح تبلیغاتی این فیلم (از جمله پوسترها و تصاویرش) کرد. اما اگر منصف باشیم دلیل خوبی برای این مخالفتها وجود دارد و «نئون» بیش از حد روی عناصر بحثانگیز فیلمش تکیه کرده است. ملت ترور درباره چهار دختر دبیرستانی سلاحبهدست است که علیه هکری ناشناس وارد عمل میشوند که همه رازهای کثیفشان را آنلاین کرده است و انتقامی خونین میگیرند. کریسچِن پارکس، مسئول ارشد بازاریابی «نئون» در این باره میگوید: «میدانستیم که این فیلم یک دینامیت است و نمیخواستیم آن را به عنوان چیزی عرضه کنیم که نبود. این داستان بلوغ، نمونهای نیست که احساس خوبی به شما منتقل کند. اما تفکر صادقانهای است در این خصوص که فرهنگ ما در کجا و چه شرایطی قرار گرفته است.» اما ناخوشیهای مسئولان «نئون» بلافاصله شروع شد چون آنها حتی نتوانستند یک بیلبرد را برای نمایش پوستر قرمزرنگی از فیلم اجاره کنند که روی آن نوشته شده است: Ass Ass In Nation. پارکس در ادامه میگوید: «همه در لسآنجلس به ما جواب رد دادند چون فکر میکردند با یک تبلیغ سیاسی طرفاند که خشونت را ترویج میکند یا اینکه به خاطر ترکیب واژگانش زننده و توهینآمیز است.»
در روزگاری که تیراندازی در مدارس آمریکا به یک واقعیت وحشتناک بدل شده است و آگاهی از سوءاستفادههای جنسی متعدد، همین طور افزایش مییابد، قابل درک است که چرا کمپانیهای رسانهای برای ممنوعیت مصالح تبلیغاتی چنین فیلمی تحت فشارند. با وجود این، مسئولان «نئون» باور دارند که ملت ترور میکوشد به این مسائل بپردازد نه اینکه از نمایش آنها به لذتجویی برسد. پارکس میافزاید: «ما دنیایی تروتمیز و بیخطر را تصویر نکردهایم. ما فیلمی درباره شخصیتهای زن قوی ساختهایم. اما برخی احساس تهدید و خطر کردهاند چون این فیلم صادقانه است.» البته او میگوید که این محدودیتها کمپانیاش را به تبلیغات خلاقانهتری وادار کرده است؛ از جمله همکاری با برندهایی چون «دالز کیل» و «پِلِژِرز» که روی لباسها تبلیغات میکنند. به عنوان مثال یکی از تیشرتهای فیلم تصویر یکی از ستارگانش، ماد اپتاو، را بر خود دارد که پلیس او را با دستبند میبرد و لوگوی «آمریکا» بر آن نقش بسته است. اما به طور طبیعی، دسترسی به چنین تبلیغاتی هم محدود است. به هر حال «نئون» در بعضی موارد مانند شبکههای «تامبلر» و «گیفی» با موانع کمتری روبهروست اما رویهمرفته موانعی که در تبلیغات فیلم در محبوبترین پایگاههای اجتماعی به وجود آمده است، موفقیت فیلم در اکران را به خطر انداخته است. ملت ترور در اصل تماشاگران زیر 25 سال را هدف گرفته است که چندان تلویزیون تماشا نمیکنند و برای دسترسی به آنها، استودیو باید کارش را در بازاریابی آنلاین پیش ببرد. فیلم با نمایش در 1500 سالن به فروش افتتاحیهای چهار میلیون دلاری دست پیدا کرده است که قابل توجه نیست و تحلیلها میگویند دلایلی وجود دارد که این فیلمها در اکران، خوب جواب نمیگیرند. در این باره تحلیلگری به نام جف باک میگوید: «کسانی هستند که دوست دارند این فیلمها را تماشا کنند اما رویهمرفته چنین فیلمهایی بیشتر در شبکههای خانگی و پس از اکران است که محبوبیت واقعیشان را به دست میآورند. به عبارت دیگر، این فیلمها بیشتر میتوانند آثاری کالت شوند تا اینکه به موفقیتهای بزرگ در گیشه برسند.» تریلر/ کمدی سیاه ملت ترور به نویسندگی و کارگردانی سم لِوینسِن از دیروز در سینماهای ایالات متحده روی پرده رفته و با نقدهای متفاوتی روبهرو شده است.
وس اندرسن و یک کمدی موزیکال در دهه 1950 فرانسه
چند هفتهای میشد که اخبار و شایعههای متفاوتی درباره فیلم تازه وس اندرسن میشنیدیم. ابتدا گفته شد که فیلم در فرانسه ساخته میشود، سرزمینی که اندرسن مدتی است از آن به عنوان خانه خود نام میبرد. سپس شایعههایی در خصوص موزیکال بودن فیلم به گوش رسید. اما حالا مشخص شده است که تمام این اخبار درست بوده است و در کل باید انتظار فیلم متفاوتی را از اندرسن داشته باشیم که ظاهراً در تجربه جدیدش میخواهد از مرزهای منطقه امن سینمایی خود فراتر برود. به گزارش پایگاه خبری فرانسوی Charente Libre اندرسن در شهر آنگولِم مستقر شده است و میخواهد فیلم بعدیاش را - که هنوز عنوانی ندارد - در آنجا بسازد. طبق گزارش منتشرشده، داستان فیلم در دهه 1950 روی میدهد و یک کمدی موزیکال خواهد بود. البته ناگفته نماند که با وجود اینکه آنگولم به عنوان لوکیشن فیلم انتخاب شده است، داستان در یک شهر خیالی در فرانسه روی میدهد که خود این موضوع یکی از ایدههای تکرارشونده در آثار اندرسن است. این پروژه ابتدا قرار بود اوایل سال 2019 جلوی دوربین برود اما ظاهراً برنامه تغییرهایی کرده است و از نوامبر امسال، فیلمبرداری آغاز خواهد شد. تولید فیلم چهار تا پنج ماه به طول میانجامد و پروژه در طول ایام کریسمس و برگزاری یک جشنواره محلی تعطیل خواهد شد. بودجه رقمی بین پانزده تا بیست میلیون یورو است که معادل هفدهونیم تا بیستوسه و نیم میلیون دلار میشود؛ و البته که با فاصله گرانترین فیلمی است که در این شهر فرانسوی تولید میشود. اما جالبترین و اسرارآمیزترین اطلاعاتی که درباره فیلم داده شده است، این است که یکی از بازیگران اصلی مرد یا زنی که در پنج سال گذشته برنده جایزه اسکار شده است، نقش اصلی این فیلم را بر عهده دارد. با اینکه فقط با نام ده بازیگر طرفیم اما باز هم انتخابهای جالبی پیش رو است که مثلاً شامل ادی رِدمِین، گری اولدمن، جولیئن مور، فرانسیس مکدورمند و اما استون میشود؛ و البته با در نظر گرفتن فیلمشناسی و سبک اندرسن میتوانیم تا حد زیادی از عدم حضور بازیگرانی چون لئوناردو دیکاپریو، کیسی افلک، متیو مککانهی و جرد لیتو مطمئن باشیم. از سوی دیگر، بعید نیست کیت بلانشت بازیگر مورد نظر باشد که در 2014 برای جَزمین غمگین/ یاسمن آبی (وودی آلن) برنده اسکار شد و پیش از این در زندگی آبزی با استیو زیسو (2004) هم با اندرسن همکاری کرده است؛ و میدانیم که این فیلمساز دوست دارد با چهرههای آشنا همکاری کند.
ایتن هاک و فیلمنامهای که از خودرو به بیرون پرتاب کرد!
ایتن هاکِ بازیگر نامزدی جایزه اسکار را هم در کارنامه دارد اما خیلیها باور دارند که او یکی از قدرندیدههای عرصه بازیگری است و اغلب با بیاعتنایی مواجه شده است. البته که وضع او خیلی هم بد نیست و با اینکه در گیشه هم ستارهای پولساز بوده اما خودش سینمای مستقل و فیلمهای جمعوجورتر را برگزیده است که نمونه متأخرش بازی در درام اولین مُهَذب (پل شریدر، 2017) است که با تحسین هم روبهرو شده است. اما آن طور که خود هاک میگوید او همیشه به فیلمهای استودیویی و بلاکباسترها بیتوجه بوده است. او در این مورد داستان جالبی را در گفتوگوی اخیرش با «کونن» مطرح کرده است که به رد پیشنهاد بازی در یکی از بزرگترین فیلمهای تابستانی تاریخ سینما برمیگردد! در جایی از گفتوگو از هاک پرسیده میشود که آیا نقشی را رد کرده است که امروز افسوس آن را بخورد؟ و او با خنده داستان نپذیرفتن نقش اصلی فیلمی پاپکورنی را چنین تعریف کرده است: «واقعیت گزنده است تازه اکران شده بود و من در اوج محبوبیت بودم. با دوستی عازم یک سفر جادهای از آستین تگزاس به شهر نیویورک بودیم که او فیلمنامه روز استقلال را به من داد و گفت: میخواهند نقش اصلی را بازی کنی. من فیلمنامه را با صدای بلند خواندم و در نهایت کار به جایی رسید که همانجا فیلمنامه را از خودرو به بیرون پرتاب کردم... جایی در بزرگراه تگزاس.» اما ظاهراً این پایان ماجرا نبود و او یک سال بعد از آن اتفاق با دوستانش به سینما میرود تا به تماشای این فیلم با موضوع هجوم بیگانهها به کره زمین با بازی ویل اسمیت بنشیند: «وارد سینما شدم که کاملاً پر بود و همه بلیتها به فروش رفته بودند. اما باورتان نمیشود اگر بگویم با آن دیالوگهای احمقانه فیلمنامه، وسط فیلم و جایی که اسمیت میگوید: «شماره تلفن ای.تی.» سالن رفت روی هوا و برخی ایستاده آن را تشویق کردند!» بدیهی است که بهراحتی میشود گفت هاک فرصت بدل شدن به ستاره فیلمهای اکشن را از دست داد. اما از سوی دیگر، حالا که به گذشته نگاه میکنیم سخت است که بازیگر دیگری را به جای ویل اسمیت تصور و فکر کنیم که او هم میتوانست به چنین موفقیتی برسد. به هر حال، جذابیت اسمیتِ جوان، همه را تحت تأثیر قرار داد و باعث شد دستمزدهای بیست میلیون دلاری او کلید بخورند و هر تابستان با یک بلاکباستر از راه برسد؛ و البته جالبتر اینکه حالا میدانیم ایتن هاک حتی در اواسط دهه 1990 هم کمی پرمدعا بوده است!
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[ورایتی، ایندیوایر، پلیلیست]