سريال رازبقا به دلیل مشابهت عنوانش با مستندهای حیوانات از همان ابتدا، با نامش شوخی را با مخاطب آغاز میکند و خود را به عنوان سریالی کمدی به بیننده میشناساند. پوستر و آنونس سریال نیز این پازل را کامل میکند و فیلم نت پخش کننده سریال آنقدر به موفقیت رازبقا مطمئن است که ریسک میکند و درمیان بحبوحه و شلوغی برنامههای تلویزیونی و سینمایی نوروز قسمت نخست را منتشر میکند و پیشبینیشان درست از آب درمیآید و این سریال جای خود را با اشتیاق در میان مردم باز میکند. رازبقا با تیپسازیهای شیرین به دل تماشاگر مینشیند. گرچه اغراق و غلو اقتضای کمدی و تیپسازی شخصیتهای سریال برای بیننده غریبه نیست و مخاطب به آنها میخندد. دوستشان دارد و با آنها هم ذات پنداری میکند و با کمی روحیه طنز بین شخصیتهای سریال و اطرافیانش شباهتهایی کشف میکند.
به گواه مصاحبههای بهرام افشاری به نظر میرسد شخصیت رحیم از شخصیت خود افشاری دور نیست و گویا از دل شوخیها و خاطرات بامزه او زاده شده است. حتی اگر این فرضیه واقعیت هم نداشته باشد گویای میزان باورپذیری شخصیت رحیم از دید تماشاچیان است. قسمت اول علاوه بر معرفی شخصیتهای کلیدی، ما را با جهان داستانی سریال آشنا میکند و حجم شوخیها و جذابیت شخصیت رحیم، مخاطبان زیادی را برای رازبقا به ارمغان میآورد. این روند تا نیمههای ابتدایی سریال ادامه دارد، اما هرچه به پایان رازبقا نزدیکتر میشویم داستان کم حجمتر میشود و از ریتم میافتد. تا جایی که دو قسمت پایانی را به جز چند شوخی بامزه رحیم، فقط میتوان وقتکشی برای تولید قسمتهای بیشتر و به تبع آن افزایش درآمد دانست. اگر سازندگان سریال از ابتدا یک تقسیمبندی متوازن برای تعداد قسمتها انجام میدادند، شاهد چنین ناهماهنگی در انتهای رازبقا نمیبودیم. با تمام این اوصاف پایانبندی نهایی سریال عالی است و در کل به بقیه داستان میآید.
تکیه کلامهای رازبقا نکته قابل توجه دیگری است که باید به آن پرداخت. به زعم نگارنده استفاده از تکیه کلام در دنیا و حتی ادبیات داستانی کار پر ریسکی است و نتیجه نهایی به سان دو لبه چاقو است. حد وسط ندارد. یا عالی و دلپذیر یا افتضاح خواهد بود و باعث عصبی شدن مخاطب میشود و خوشبختانه تکیه کلامهای این سریال از نوع اول هستند و به دل مینشینند و باعث یادآوری و ماندگاری طولانی سریال حتی پس از پایان آن در اذهان عمومی میشوند. سعید آقاخانی را در این سریال باید از دو منظر مورد بررسی قرار داد. آقاخانی کارگردان و آقاخانی بازیگر. آقاخانیِ بازیگر، ظرفیتهای شخصیتی مومن که سعی در بنده خوب و درستکار خدا بودن دارد اما همیشه در موقعیتهایی قرار میگیرد که از کوره در میرود را به خوبی شناخته. البته ردپای شخصیتپردازی درست آن را هم نباید نادیده گرفت. اوج شوخی با شخصیت حاج آقا را میتوان در زمان گروگان گرفته شدن وی دید که بالاخره موعظههایش موثر واقع میشود و تمام خلافکاران متحول میشوند تا جایی که پشت سر او نماز جماعت میخوانند. و اما آقاخانیِ کارگردان، تیم توانایی را در این کار گرد هم آورده و حسن استفاده را از آنها برده است.
سعید آقاخانی پیش از این کارگردانی چند سریال و فیلم سینمایی دیگر را هم در کارنامۀ خود دارد که شاید شاخصترین و ماندگارترینشان تا قبل از نون خ، سریال دزد و پلیس بود که از فیلمنامۀ بسیار قدرتمندی برخوردار بود اما از سریال نون خ به بعد کارگردانیهای او هویت مختص به ایشان را پیدا کردند و امضای آقاخانی را پای هر دو سریال نون خ و رازبقا میتوان دید. سعید آقاخانی گرچه با پرواز پنجاه و هفت به عنوان بازیگر وارد دنیای تصویر شد، اما مانند بسیاری از هم دورهایهایش با ساعت خوش و نقش سعید در آیتم سعید و خاندایی پا به خانههایمان گذاشت و شناخته شد و حالا عضوی از خانوادۀ نوستالژیهایمان شده است. در طی این سالها تا به امروز گاهی در مقام بازیگر، نویسنده و گاهی کارگردان میهمان خانههایمان بوده است. بازیها و نوشتههایش تقریبا همیشه با اقبال مخاطب روبهرو شدهاند، اما کارگردانی مسئولیت سنگینتر و بزرگتری است. وقتی سریال زن بابا را با کارگردانی سعید آقاخانی دیدم فکر کردم ایشان که در بازیگری و نویسندگی جایگاه خوبی دارد، بهتر است به همان کارهایی بپردازد که در آنها مهارت دارد و به عرصه ی کارگردانی وارد نشود اما حالا فکر میکنم کار نیکو کردن از پر کردن است. آقاخانی در کار کارگردانی قدم به قدم و فیلم به فیلم بهتر و بهتر شده است و اکنون اثر انگشت خود را پای کارگردانیهایش دارد.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/filmmagazine.official
آدرس کانال آپارات: