در پایان اشارهای گذرا کنیم به چهار گام چرخهی خشونت که آنتونی گیدنز، جامعهشناس، برشمرده و هر چهار گام، به ترتیب، در روند پیشرفت سناریوی شب بیپایان گنجانده شده است.
گام اول) تنش (فرد مهاجم عصبانی میشود).
جمشید به زبان خود اعتراف میکند عصبانی شدم.
گام دوم) بحران (فرد مهاجم خشونت را اعمال میکند).
جمشید، حدود بیست دقیقه ضرب و شتم فیزیکی و خشونت کلامی را علیه شمسی اعمال میکند.
گام سوم) توجیه (فرد مهاجم تلاش میکند رفتار خشن خود را توجیه کند).
جمشید، به دروغ، یک چک گم شده را بهانه قرار میدهد و با بیان اینکه «دیوونه شده بودم. اختیارم دست خودم نبود» خشونتش را توجیه میکند.
گام چهارم) ماه عسل (مهاجم پوزش میخواهد و قربانی شانس دیگری به او میدهد).
فیلم با ورود نور صبح وارد ماه عسل میشود. جمشید اظهار ندامت میکند. به نظر میرسد نیروی عاطفه در شمسی رنگ باخته است. او برای حفظ خانواده به نیرویی قویتر نیاز دارد. کابوسی که فاطی در آستانهی فروپاشی خانواده میبیند راهنمای انتخاب و تصمیمگیری شمسی میشود. او به خاطر بچهها (قویترین نیرویی که تزریق شده) شانس دیگری به جمشید میدهد. حالا همه چیز آماده است تا در آستانهی تحویل سال ماتمکدهای که جمشید ساخته نیز تحویل شود.
شب بیپایان که بدون مجوز ساخته شد و تمجیدی دلیل آن را در صفحهی شخصی فیسبوکش اینگونه بیان کرده: «ارشاد از دادن پروانه ساخت به من امتناع میکرد و هیچوقت پروانه نمایش به آن داده نشد»، مورد کم-مهری قرار گرفت. ارزشهای فیلم آنگونه که بایسته و شایسته است درک نشد یا کمتر به آن پرداخته شد؛ چه به لحاظ موضوع و مضمون فیلمنامه که بحثی مهم و چالشبرانگیز در جامعهشناسی خانواده است و چه به لحاظ ساختار و باریکبینیهای فنی. فیلم، همچنان که از نامش پیداست، در طول یک شب روایت میشود؛ روایتی در درازنای شب- با نقاط عطف و تعلیقهای پی در پی- بدون آنکه گذر زمان حس شود و حتی لحظهای چشم بر هم بیاید. تمام ماجرا در مکانی واحد میگذرد؛ در یک خانه و با حضور شخصیتهایی که هرکدام به داستان اضافه میشوند در شمایل خانواده است؛ خانوادهی پدر جمشید، خانوادهی دوست جمشید، خانوادهی خانم دکتر، و حتی خانوادهی همسر دوم. همه چیز رنگ و بوی خانواده و مناسبات خانوادگی را دارد و چنان روان پیش میرود که عدم تغییر لوکیشن نهتنها به چشم نمیآید بلکه امتیازی مثبت و قابل تحسین در کارگردانی فیلم به شمار میرود. گواه این ادعا جوایزی است که فیلم اخیراً در جشنوارههای بینالمللی سینمائی به دست آورده است؛ از جمله، جایزهی بهترین فیلم جشنواره آندرومدا، بهترین فیلم جوایز انلی دِ بِست سال 2022، بهترین کارگردانی جشنواره گلادیاتور، بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم تیته، بهترین فیلمنامه از جشنواره ایدئال 2021، بهترین بازیگر نقش اول مرد (برای حمید تمجیدی) از جشنواره بینالمللی فیلم بریستول، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (برای زندهیاد ناصر گیتیجاه) از جشنواره بینالمللی فیلم عشق (2021)، دیپلم افتخار، و نامزد دریافت جایزه در چندین بخش دیگر از جشنوارههای گوناگون. تمجیدی طی یادداشتی به تاریخ 16 مِی 2021 در صفحهی فیسبوکش نقل میکند: «دو سال قبل سفری به ایران داشتم و تصادفی یک کپی سی پنج میلیمتری از فیلم را پیدا کردم. همانجا آن را تبدیل به دیجیتال کرده و با خود به کانادا بردم. بالطبع بعد از گذشت بیست سال کپی صدمات زیادی دیده بود. ما اقدام به مرمت کردیم و بالأخره نسخه قابل قبولی از آن به دست آمد و من برای اینکه این فیلم را از بایگانی راکد بیرون آورم آن را به فستیوالهایی که محدودیت زمانی ندارند فرستادم و خوشبختانه استقبال از آن بسیار عالی بود». در مورد نقشآفرینیهای فیلم نیز میتوان گفت قابل قبول و تأثیرگذار است همچنان که آهنگسازی فیلم. تم موسیقی به حال و هوای فیلم میآید و توازن عواطف را تقویت میکند. تمجیدی در ساخت موسیقی فیلم دست دارد و –مانند موسیقی بازی با مرگ- با پرهام پرواس همکاری کرده است. همچنان که ایفاگر نقش جمشید نیز خود او است و واضح است قرارگرفتن همزمان پشت و جلوی دوربین در طول یک فیلم بلند داستانی نمیتواند کار سادهای باشد. کاری که کارگردان مجربی چون حمید تمجیدی با نمرهی قابل قبولی از پس آن برآمده است.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/filmmagazine.official
آدرس کانال آپارات: