گامبا انیمیشن جدید سینمای ژاپن در حالی سفر بینالمللیاش را به قارههای مختلف جهان شروع میکند که انیمیشنهای این کشور آسیایی حالوهوای خاص بومی خود را همچنان حفظ کردهاند. این ژانر محبوب کودکان و خانوادهها در ژاپن با نام انیمه (Anime) شناخته میشود. تفاوت انیمیشنهای ژاپنی و خارجی (بهویژه هالیوودی) فقط در نام آنها نیست. انیمههای ژاپنی شمایل و ویژگیهای خاص خودشان را دارند و اگرچه داستانهایشان ممکن است شبیه نمونههای آمریکایی و اروپایی باشد، ولی زبان و لحن متفاوتی دارند.
برای آن دسته از تماشاگران بینالمللی که منتظر دیدن کار تازهای از استودیوی قدیمی جیبلی متعلق به هایائو میازاکی هستند، باید گفت گامبا توسط یک شرکت فیلمسازی دیگر در ژاپن تهیه شده است. شرکت فیلمسازی معروف شیروگومی که فیلم را تهیه کرده است، با فروش آن به پخشکنندگان هالیوودی امیدوار است بازار تازهای را در جهان پیدا کند.
این فانتزی ماجراجویانهی خانوادگی، همان داستان آشنا و قدیمی دوستی و همکاری را تعریف میکند. شخصیت اصلی فیلم یک موش شهری به نام گامبا است که آرزوی سفر به کنار اقیانوس را دارد و در این راه از هیچ ماجراجویی دریغ نمیکند. اما قبل از رسیدن به آبهای اقیانوس و در طول راه، چوتا را ملاقات میکند که نیازمند کمک است. گامبا برای نجات اهالی دهکدهی چوتا، با یک نیروی شیطانی به نام نورویی و همراهان راسوی او مبارزه میکند. در جریان این مبارزه است که گامبا مقاومت و کار گروهی را یاد میگیرد و به اهمیتشان پی میبرد. شرکت فیلمسازی مارول که متخصص تولید اکشنهای کمیکاستریپی ابرقهرمانانه است، یکی از توزیعکنندگان اصلی این انیمیشن در آمریکای شمالی است. این شرکت قصد دارد در آینده در تولید محصولات انیمیشنی شرکت شیروگومی هم سرمایهگذاری کند.
سه کارگردان گامبا از اکران عمومی آن در آمریکا و کانادا ابراز خشنودی کردهاند. یکی از آنها یوهیچی اوگاوا عقیده دارد نمایش عمومی فیلم در این کشورها، تماشاگران آنها را با ادبیات کلاسیک ژاپن هم بیشتر آشنا خواهد کرد. اشارهی او به داستان فیلم است که بر اساس رمانی کلاسیک و معروف (حداقل برای خود ژاپنیها) از آتسو سایتو نوشته شده است. تاتسو شیمامورا از مدیران شرکت شیروگومی میگوید: «ما ده سال روی این پروژه کار کردیم. در این مدت بخش اصلی کار ما روی جزییات بود، تا همه چیز کامل و درست به نظر برسد. به همین دلیل، امیدواریم فیلم توسط انبوه گستردهای از تماشاگران در سراسر جهان دیده شود؛ چون پاسخ واقعی زحمتهای ما به این صورت داده میشود.» طرف آمریکایی هم بر این باور است که گامبا یک محصول سهبعدی زیبا و جذاب است که با کیفیت بالایش مورد استقبال تماشاگران غیرژاپنی قرار خواهد گرفت.
با وجود تلاش انیماتورهای ژاپنی و اروپایی برای ورود به بازار آمریکا، واقعیت امر نشان میدهد که آنها در این راه چندان هم موفق نبودهاند. انیمیشنهای دیگر کشورهای جهان هنوز نتوانستهاند راه خود را آن طور که باید در بازار سینمایی آمریکا باز کنند. اما این مسأله باعث عقبنشینی آنها نشده و فعالیتشان در این زمینه ادامه دارد. حضور در مراسم اسکار و بخش بهترین انیمیشن، یکی از راههای ورود به بازار است. در این بین، انیمههای ژاپنی وضعیت خاصی دارند. این فیلمها در درجهی اول برای تماشاگران بومی تولید میشوند و سازندگانشان توجه زیادی به تماشاگران بینالمللی ندارند. این مسأله بیدلیل هم نیست. فیلمهای انیمیشن یکی از ژانرهای بسیار موفق صنعت سینمای ژاپن به حساب میآیند و همیشه جایگاه ویژهای در جدول گیشه دارند. هر سال چندتا از این فیلمها، در فهرست ده فیلم پرفروش سال قرار میگیرند که به عنوان نمونه میتوان از پرفروشترین فیلم ژاپنی سال 2015 نام برد که انیمیشنی است با عنوان «Yo-kai Watch» با فروشی 66 میلیون دلاری. این فیلم پس از فیلمهای دنیای ژوراسیک و انیمیشن شش قهرمان بزرگ محصول والت دیزنی،بهترتیب با فروشهای 81 و 78 میلیون دلار، در ردهی سوم جدول فروش سینماهای ژاپن در سال گذشتهی میلادی قرار گرفت.
نکتهی جالب درباره جدول گیشهی سال 2015 در ژاپن، موفقیت چشمگیر انیمیشن «کنار من بایست» در کشور چین و هنگ کنگ بود. این سومین فیلم پرفروش سال 2014 سینماهای ژاپن، بیش از صد میلیون دلار در چین فروش کرد. در هنگ کنگ هم فروش پنج میلیون دلاری فیلم، آن را تبدیل به پرفروشترین محصول ژاپنی نمایش داده شده در تاریخ سینماهای هنگ کنگ کرد. رکوردار قبلی فیلم ترسناک حلقه بود. نکتهی جالبتر اینکه به دنبال موفقیت کلان این انیمه در آسیای دور، تحلیلگران اقتصادی سینما به این جمعبندی رسیدهاند که کمپانیهای فیلمسازی ژاپنی بهتر است به جای بازار آمریکا، به بازار کشورهای همجوار توجه بیشتری نشان بدهند. این موضوع از آنجا درخور توجه است که بازار رو به گسترش و ترقی چین، هماکنون پس از آمریکا دومین بازار بزرگ نمایش فیلم در جهان است و اهل فن میگویند بهزودی مقام اول را از آن خود خواهد کرد.
انیمه در ژاپن و خارج از آن، دو معنای متفاوت دارد. در حالی که در سطح بینالمللی تمام نقاشیهای متحرک ژاپنی با یک عنوان شناخته میشوند، در داخل ژاپن این عنوان طیف وسیعی از ژانرها را در بر میگیرد که وجه مشترکشان، یک سری نقاشی متحرک است. برای مثال مانگا یکی از انواع محبوب نقاشی متحرک در ژاپن است که برای خود آنها مفهوم دارد. منابع داخلی، تولید اولین انیمیشن را مربوط به سال 1917 میدانند و میگویند پس از آن و بهآرامی، تولید انیمیشنها افزایش یافت. در دههی شصت میلادی و با کمک اوسامو تزوکا و کارهایش، سبک هنری انیمه قوام یافت و در سطح بینالمللی شناخته شد. یکی از مشخصههای اصلی نقاشیهای متحرک ژاپنی، اصرار آنها بر رئالیسم است و جلوههای دوربین همچون زوم و پن اهمیت زیادی در کار دارند. استقبال بالای تماشاگران بومی از آثار انیمیشن، کاروبار شرکتها و استودیوهای انیمیشنسازی را سکه کرده و به همین دلیل است که در حال حاضر، بیش از 430 شرکت فیلمسازی در این رابطه مشغول به کار هستند. در این بین، استودیوهای جیبلی، گاینکس و تویی انیمیشن، از اعتبار و اهمیت بیشتری برخوردارند.
منتقدان عقیده دارند موفقیت سفیدبرفی و هفت کوتوله محصول دیزنی در سال 1937، تأثیر بسیار زیادی روی هنرمندان ژاپنی گذاشت. اوسامو تزوکا بسیاری از تکنیکهای فیلمهای دیزنی را گرفت و در کارهایش استفاده کرد؛ وی تلاش کرد این تکنیکها را سادهتر و ارزانتر به کار گیرد. در دههی هفتاد میلادی و با مشهورتر شدن مانگا، کمیکاستریپهای ژاپنی و نوولهای گرافیکی، کارهای تزوکا و دیگر انیماتورهای کشورش مورد توجه بیشتری قرار گرفت. نسل جدید تماشاگران، انیمههای ژاپنی را با نام هایائو میازاکی میشناسند. این مدیر و مؤسس استودیوی جیبلی که دو سال قبل اعلام بازنشستگی کرد، با انیمیشن شهر اشباح (2001) ژاپن را صاحب یک جایزهی اسکار در رشتهی بهترین انیمیشن کرد.