میانستارهای فیلم علمیخیالی جدید کریستوفر نولان است که در حال حاضر مرحلهی پس از تولید را سپری میکند و در تابستان پیش رو، به نمایش عمومی درخواهد آمد. این فیلم که نقشهای اصلی آن را متیو مککانهی، جسیکا چستین، آن هاتاوی و کیسی افلک بازی میکنند، دربارهی گروهی از کاوشگران است که با استفاده از یک حفرهی فضایی تازه کشفشده، میخواهند به محدودیتهای سفر فضایی انسانها پایان دهند و با درنوردیدن فواصل بسیار دور، یک «میانستارهای» را تجربه کنند.
تولید این پروژه برای اولین بار از ماه ژوئن سال 2006 آغاز شد؛ زمانی که کمپانی پارامونت پیکچرز و استیون اسپیلبرگ قصد ساختن یک فیلم علمیخیالی را بر اساس تحقیقات فیزیکدانی با نام کیپ تورن در سر داشتند. لیندا آبست که از همان ابتدا به عنوان تهیهکننده وارد این پروژه شد، در آن زمان به نشریهی «ورایتی» گفت که جمعوجور کردن این پروژه چند سال زمان خواهد برد. در مارس 2007 جاناتان نولان استخدام شد تا فیلمنامهای را برای این فیلم بنویسد. پروژه دستخوش فرازونشیبهای متعددی شد تا اینکه سرانجام در ژانویهی 2013 کریستوفر نولان با کمپانیهای پارامونت و برادران وارنر وارد مذاکره شد و در نهایت کارگردانی فیلم را بر عهده گرفت. او ایدههای خودش را با فیلمنامهی برادرش یکی کرد و تولید فیلم آغاز شد.
گپی با هانس زیمر آهنگساز: «فراتر از معیارها و انتظارها»
هانس زیمر در آخرین گفتوگویی که با سایت «کولایدر» انجام داده، اشارههایی به همکاری با کریستوفر نولان در فیلم جدیدش با عنوان میانستارهای کرده است. پیش از این باخبر شده بودیم که او کار روی موسیقی متن این فیلم را از ژانویه آغاز کرده و در این مدت با ایدهها و تمهایی که به ذهنش خطور میکرده است بازی کرده تا به نتیجهی مطلوبی برسد. «در گوشهی ذهنم دائم به تمها و ایدههایی میرسم. جالب است که در مورد این فیلم به طرز عجیبی کمی جلوتر حرکت میکنم. شرایط خارج از کنترل من است. در ژانویه که نولان مشغول نگارش فیلمنامه بود تم اصلی را نوشتم. گاهی برای فیلمنامهنویس خوب است که در حین نگارش فیلمنامه، موسیقی در اختیار داشته باشد تا بتواند از آن الهام بگیرد. البته من به نتیجهی مشخصی نرسیده بودم و فقط با قرار گرفتن در «حالوهوای نولانی» لحن و تمی را ابداع کردم تا کار شروع شود.»
او بهخوبی از تأثیر موسیقی سهگانهی بتمن بر موسیقی فیلم و به طور کلی بر صنعت فیلمسازی آگاه است. بعد از اینکه هانس زیمر و جیمز نیوتن هاوارد در سال 2005 موسیقی متن سرآغاز بتمن را نوشتند، شاهد فیلمهای بلاکباسترِ بیشماری بودیم که موسیقی متنشان با رویکرد مشابهی ساخته شد. «فکر نمیکنم موفقیت فیلمهای بتمن دلیل شیوع این سبک از موسیقی، مثل یک ویروس بد در میان این همه فیلم بوده باشد. به نظرم ما فقط به نتیجهای رسیدیم که از لحاظ موسیقایی برای این زمانه مناسب و شایسته بود.» حالا این طور به نظر میرسد که زیمر و نولان قصد دارند با موسیقی متن فیلم جدیدشان سبک و آوای تثبیتشده در این موسیقیها را تغییر بدهند و به اثر شگفتانگیز جدیدی دست یابند. «ما دربارهی این موضوع صحبت کردیم که نُه سال از زندگیمان را در دنیای بتمن گذراندیم و موسیقی و لحنی که به نوعی خلق کردیم تا حدی به فیلمهای دیگران راه یافت. حالا زمان آن فرا رسیده که بازآفرینی کنیم و اثر جدیدی را عرضه کنیم. پس برای شروع از خودم پرسیدم که چه کار دیگری میتوانیم انجام بدهیم؟ بعد چند ایده به ذهنم رسید.»
در واقع این طور به نظر میرسد که رویکرد فراتر رفتن از معیارها و توقعهای پیشین در همهی جنبههای میانستارهای در جریان است که البته با توجه به شناخت ما از نولان، موضوع تازه و غافلگیرکنندهای به شمار نمیرود. «نولان نیز چالش مشابهی را پیش روی خودش احساس کرد و تصمیم گرفت کار جدیدی ارائه بدهد. ما قطعاً حرفی برای گفتن داریم. این پروژه از پشتوانهی محکمی برخوردار است و داستان مهمی برای بازگو کردن دارد که ما میخواهیم آن را به گونهای روایت کنیم که تا امروز کسی آن را انجام نداده است.»
نظر متیو مککانهی دربارهی همکاریاش با نولان
متیو مککانهی گفتوگوی کوتاهش با «هیت فیکس» را این طور شروع میکند: «کریستوفر نولان فیلمساز باهوش و خبرهای است. در این فیلم هم مثل اغلب اوقات، جاناتان فیلمنامه را نوشت و کریستوفر نگاهی به آن انداخت. میانستارهای فیلم بزرگی است و به همین خاطر برای خلق هر صحنه باید کارها و هماهنگیهای زیادی انجام شود تا یک صحنه درست اجرا شود و جواب دهد. این موضوع در هر فیلم متفاوت است و با فیلم قبلی فرق میکند. به عنوان مثال باشگاه دالاس بایرز در مدت 25 روز، با یک دوربین و بدون نورپردازی ساخته شد و همهی تمرکز معطوف بازیها شده بود؛ و باید زندگی شخصیت مورد نظر را دنبال میکردیم. اما در فیلمی مثل میانستارهای که از هر جهت بزرگتر و گستردهتر است، علاوه بر داستان و جزییات فراوانش، موارد متعددی را باید در نظر گرفت. البته جالب است که وقتی فصلهای مختلف فیلم را فیلمبرداری میکنیم همه چیز مثل سر صحنهی فیلمهای مستقل است. چند برداشت انجام میشود تا نتیجهی مطلوب حاصل شود و سپس، صحنهی بعدی گرفته میشود. آنچه در طول دو سال گذشته خیلی برای من ارزنده بوده این است که در فیلمهای کوچک و جمعوجور درخور توجهی بازی کردم. به همین دلیل برای پا گذاشتن به دنیای یک فیلم بزرگ کمی هراس داشتم و از خودم میپرسیدم: «آیا در چنین فیلمی هم میتوانم همچنان تجربه کسب کنم؟» خوشبختانه من هم در خدمت داستان نولان و فیلمش هستم و هم، یک تجربهی شخصی را پشت سر میگذارم.