سینمای ایران با وجود موفقیتهایش در جشنوارههای جهانی هنوز نتوانسته در داخل کشور به دستاوردهای مطلوبی در حوزهی نمایش سینمایی دست پیدا کند. آمار مخاطبان سینماهای کشور در سال 91 به پایینترین میزان خود در سه دههی اخیر رسیده است (5/8 میلیون نفر!) و گویا سینمای ایران برای برونرفت از این بحران پناه برده به حوزهی نمایش خانگی (رسمی و غیررسمی)؛ جایی که نهتنها مشکل زیرساخت وجود ندارد و هزاران واحد محل فروش در سراسر کشور میتوانند این کالای فرهنگی را به دست مخاطبان خود برسانند بلکه این بازار توانسته از منظر اقتصادی نیز برای مخاطب جذاب باشد؛ هر کس میتواند تنها با 2500 تومان (الان که دیگر نوبر است: با هزار تومان ده فیلم در یک دیویدی!) نهتنها خانوادهی خود بلکه بستگانشان را هم مهمان کند. با وجود بالا رفتن هزینههای سینما رفتن که به طور جدی سدی است برای رونق این شاخص توسعه اجتماعی، و فقدان زیرساختهای حوزهی نمایش یعنی سالنهای سینما در بیش از 1081 شهر کشور، خب تعجبی ندارد که این حوزهی نمایش خانگی رونق نسبی داشته باشد و سینماها دچار رکود باشند. حق با رییس سازمان سینمایی است که میگوید سینمای ایران بحران مخاطب ندارد، بحران فقط در سینماهای کشور است که باید راهحلی پیدا کرد! این مدیر ارشد امور سینمایی بهدرستی بحث را مطرح میکند اما باید به این نکته نیز توجه شود که در حوزهی نمایش تمام اجزا همخوانی داشته باشند و موفقیت شبکهی نمایش خانگی در قبال نابودی شاخص توسعهی اجتماعی (سالنهای سینما) نهتنها دستاورد نیست بلکه سوءمدیریت است، مشروط به اینکه سینما بخواهیم. چنانچه این عادت فاخر شهری را - که میتواند نقش بهسزایی در کاهش بحرانهای اجتماعی داشته باشد - بخواهیم باید حوزهی نمایش سینمایی با حوزهی تولید رابطهی منطقی برقرار کند و سرنوشت سینماهای کشور در دستان بیرمق تولیدکنندهی نامرغوب و بیکیفیت و تاجرمسلک داخلی نیفتد؛ اتفاقی که طی سالهای گذشته افتاده است. این گروه نهتنها تولیدکنندهی محصول سینمایی نیستند بلکه صرف دریافت پروانهی سینمایی برای اثر خود نیز را نمیتوانند در حوزهی تولید سینما معنا کنند. اکثر این تولیدکنندگان بسازبفروش بهتر است به سمت شبکهی نمایش خانگی یا تلویزیون بروند چون مختصات اثرشان این را حکم میکند، اما چون انحصار نمایش سینمایی در دست تولیدکنندگان داخلی است سینماها چارهای ندارند که به نمایش این فیلمهای غیرکیفی روی بیاورند و برای همین است که با حذف سیصد سالن سینما طی این سالها از مجموعهی سینماهای کشور، سینماداران مجبور شدهاند تنها به محصولات شبهتلویزیونی قناعت کنند؛ فارغ از اینکه سینما با پردهی بزرگ و صدای استاندارد معنا مییابد.
قبول داریم که سینمایی که بیش از هشتاد درصد آن در دست دولت است نمیتواند چندان ترقی کند و سفارشهای دولتی و ممیزی نیز سینما را که ذاتش باید جسارت باشد از رمق میاندازد، اما قبول کنیم که تولیدکنندهی غیرکیفی نیز چنانچه دولت نقشی در سینما هم نداشته باشد نمیتواند تولید کیفی داشته باشد بلکه ترجیح میدهد در ظاهر از ممیزی و سانسور و حضور دولت انتقاد و در خفا با آن مصالحه کند تا بتواند سرمایههای دولتی را دریافت کند و با نداشتن مخاطب سینمایی هم تولید کند و دم از فرهنگ و هنر بزند، اما مردم نیز که متوجه این حیله شدهاند، اعتراض خود را با نیامدن به سینما نشان میدهند.
انحصار شیرین است و جذاب، البته فقط برای تولیدکنندهی غیرکیفی. جذابتر از آن مخالفت همین تولیدکنندهی غیرکیفی است که مدام رسانهی ملی را متهم به انحصار میکند و داد و فغانش از خودروهای غیراستاندارد داخلی به هوا رفته و مدام از مذمت انحصار میگوید و مدام از عدم رقابت در کشور شعر میسراید و فقط کافی است از این مذمت در حوزهی سینما سؤال کنیم و رابطهی معکوس را متوجه شویم که: ای بابا، سینما که این همه رقیب دارد (تلویزیون و ماهواره و اینترنت و نمایش خانگی و شبکهی قاچاق و...) پس چه میخواهید از این تنها مکان نمایش تولید سینمایی ایران که فقط برای ما مانده و به دنبال حذف سینمای ملی هستید. حالا که مردم سینما نمیآیند ربطی به تولید ندارد. دولت برود سینما بسازد و هر وقت سینما به تعداد کافی ساخته شد میتوان فیلم خارجی هم آورد و ما نیز دیگر نگرانی نداریم و اصلاً ته قضیه بهتر است دولت به سینماداران ماهانه یارانه بدهد تا سینماها چراغشان خاموش نشود و هر وقت مشکلات حل شد و مخاطب به سینما آمد میتوانیم به فکر رقابت نیز بیفتیم!
خب بهتر است فعلاً تولیدکنندگان غیرکیفی را به حال خود بگذاریم و ببینیم در کشورهای دیگر رابطهی تولید داخلی با فیلم خارجی چهگونه است. از اروپا شروع میکنیم: اتحادیهی اروپا بیش از پانصد میلیون نفر جمعیت دارد که در سال 2009 حدود 981 میلیون نفر در این کشورها به سینما رفتهاند یعنی هر اروپایی تقریباً دو بار در طول سال به سینما رفته است.نزدیک به سی هزار سالن سینما در این اتحادیه است که 41 درصد از این سالنها در مولتی پلکسها قرار دارند. میانگین قیمت بلیت در این اتحادیه 5/6 یورو (حدود 9/8 دلار) است. 67 درصد بازار فیلم اتحادیهی اروپا مربوط به آمریکا، 27 درصد تولیدات مستقل اروپایی، 4 درصد تولیدات مشترک اروپا و آمریکا و 2 درصد در اختیار سایر کشورهای جهان است. بد نیست نگاهی به چند کشور پیشرو در این اتحادیه بیندازیم:
فرانسه
جمعیت 65 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 40 هزار دلار در طول سال/ 200 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 14/6 یورو (53/8 دلار) فروخته. 5522 سالن سینما دارد که 35 درصد آنها در مولتیپلکسها هستند. تولید 230 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی خود 37 درصد از آن متعلق به تولیدات داخلی و 63 درصد از کشورهای دیگر بوده است. از بیست فیلم پرفروش سال 2009 در این کشور شش فیلم فرانسوی هستند.
آلمان
جمعیت 82 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 37 هزار دلار/ 146 میلیون بلیت با میانگین قیمت 67/6 یورو (28/9 دلار)/ 4734 سینما دارد که 27 درصد از آنها در مولتیپلکسها هستند. تولید 220 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی آلمان 27 درصد از آن متعلق به تولیدات داخلی و 73 درصد از کشورهای دیگر بوده. از بیست فیلم پرفروش سال 2009 این کشور هفت فیلم مربوط به تولیدات آلمان (مستقل یا مشارکتی) است.
انگلستان
جمعیت 61 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 33 هزار دلار/ 174 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 44/5 پوند (49/9 دلار)/ 3696 سالن سینما دارد که 65 درصد از آنها در مولتیپلکسها هستند. تولید 116 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی انگلیس 5/16 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 5/83 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده (جدول مربوط به انگلستان و ایرلند است).
روسیه
جمعیت 141 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 8 هزار دلار/ 138 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 169روبل (31/5 دلار)/ 2102 سالن سینما دارد. تولید 78 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی روسیه 24 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 76 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. از بیست فیلم پرفروش سال 2009 این کشور هفت فیلم از تولیدات مستقل روسیه است.
و یک کشور دیگر اروپایی خارج از اتحادیهی اروپا:
ترکیه
جمعیت 70 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 8 هزار دلار/ 37 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت؟؟؟؟؟؟؟؟؟لیر (37/5 دلار) / 1575 سالن سینما دارد. تولید 69 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی ترکیه 51 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 49 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. از ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور شش فیلم از تولیدات مستقل ترکیه است:
آمریکای شمالی (آمریکا و کانادا)
341 میلیون جمعیت/ سرانهی تولید ناخالص ملی 44667 دلار/ 1 میلیارد و 400 میلیون مخاطب سینما/ میانگین قیمت بلیت 50/7 دلار/ 41861 سالن سینما دارد.
آمریکا
جمعیت 307 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 45550 دلار/ 1 میلیارد و 364 میلیون مخاطب سینما/ 37 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 18/7 دلار / 39028 سالن سینما دارد. 92 درصد بازار داخلی در اختیار تولیدات خود و 8 درصد در اختیار سایر کشورها است. تولید 677 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی آمریکا 51 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 49 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. جالب اینکه از 20 فیلم پرفروش این سال، فیلم فرانسوی ربودهشده با 145 میلیون دلار ردهی 19 فروش را داشته است:
کانادا
34 میلیون جمعیت/ سرانهی تولید ناخالص ملی 36589 دلار/ 108 میلیون مخاطب سینما / میانگین قیمت بلیت 8 دلار/ 2833 سالن سینما دارد. تولید 78 فیلم در سال 2009.
آمریکای لاتین و جنوبی
جمعیت بیش از 476 میلیون نفر/ در سال 2009 حدود 407 میلیون نفر به سینما رفتهاند یعنی تقریباً هر نفر یک بار در طول سال/ 37 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 34/2 دلار/ 9174 سالن سینما دارد. از بازار نمایش سینمایی این منطقه 54 درصد متعلق به تولیدات بومی و 46 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. نگاهی به آمار دو کشور در این منطقه:
مکزیک
جمعیت 107 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 7700 دلار/ 178 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 16/3 دلار/ 1575 سالن سینما دارد. تولید 54 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی مکزیک 5/7 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 5/92 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. از هر ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور شش فیلم از تولیدات آمریکایی است.
برزیل
جمعیت 194 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 6526 دلار/ 113 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 28/4 دلار/ 2213 سالن سینما دارد. تولید 84 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی برزیل 14 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 86 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. از ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور دو فیلم از تولیدات برزیل است.
استرالیا
جمعیت 22 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 35 هزار دلار/ 91 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 29/9 دلار/ 1989 سالن سینما دارد. تولید 38 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی استرالیا 5 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 95 درصد متعلق به تولیدات آمریکایی بوده. از بیست فیلم پرفروش سال 2009 این کشور دو فیلم مربوط به تولیدات استرالیا به صورت مستقل یا مشارکتی است.
آسیا
جمعیت بیش از سه میلیارد و 265 میلیون نفر / در سال 2009 سه میلیارد و 739 میلیون نفر به سینما رفتهاند یعنی تقریباً هر نفر بیش از یک بار. نزدیک به 25 هزار سینما در این قاره وجود دارد.
هند
جمعیت یک میلیارد و 207 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 982 دلار/ 2 میلیارد و 900 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 57/0 دلار/ 10120 سینما دارد. تولید 819 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی هند 92 درصد متعلق به تولیدات داخلی و هشت درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. هر ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور از تولیدات هندی هستند.
چین
جمعیت یک میلیارد و 334 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 3622 دلار/ 218 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت16/4 دلار/ 4723 سالن سینما دارد. تولید 456 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی چین 57 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 43 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. از ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور شش فیلم مربوط به تولیدات چینی است.
کرهی جنوبی
جمعیت 49 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 14946 دلار/ 157 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 8 دلار/ 1996 سالن سینما دارد. تولید 138 فیلم در سال 2009. از بازار نمایش سینمایی کره 49 درصد متعلق به تولیدات داخلی و 51 درصد متعلق به کشورهای دیگر بوده. از ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور شش فیلم مربوط به تولیدات کرهای است.
امارات عربی متحده
جمعیت 5 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 43857 دلار/ 9 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 5/8 دلار/ 236 سالن سینما دارد. اطلاعاتی از تولیدات فیلم این کشور در دست نیست. از ده فیلم پرفروش سال 2009 این کشور نُه فیلم مربوط به تولیدات آمریکا و یک فیلم مصری است:
ایران
جمعیت 75 میلیون نفر/ سرانهی تولید ناخالص ملی 5500 دلار/ 14 میلیون بلیت سینما با میانگین قیمت 3 دلار/ 250 سالن سینما دارد. تولید صد فیلم در سال 2009. 100 درصد بازار سینمایی این کشور در اختیار تولیدات داخلی است. این کشور میخواهد در سال 2010 تولید فیلم خود را به 300 فیلم افزایش دهد و همچنان دولت در تمام امور سینمایی حضوری جدی دارد.
مؤخره
سینمای ایران در صورت رشد سایر بخشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... میتواند به رشد مطلوبی دست پیدا کند. کشورمان برای حفظ رابطهی مخاطب با سینماهایش راهی بجز واگذاری 20 تا 25 درصد از فضای نمایشی خود به فیلمهای خارجی و کاهش تولیدات و افزایش کیفیت فیلمها ندارد و در صورت عدم وقوع این امر، روز به روز از شمار تماشاگران سینمای ایران کاسته خواهد شد. ایران در میان کشورهای دارای صنعت سینما از لحاظ تولید جزو پانزده کشور جهان است و از لحاظ سرانهی سینما رفتن در میان کشورها پایینترین میزان را با 1/0 درصد در اختیار دارد (هر ایرانی در سال1390 فقط 10 دقیقه فیلم در سینما دیده است؛ یعنی هر ایرانی هر نُه سال یک بار به سینما میرود!) و از لحاظ سرانهی سالنهای سینما به ازای هر 330 هزار ایرانی یک سینما وجود دارد. از هزار شهر ایران فقط شصت شهر سینما دارند و کمتر از پنج درصد سینماها به شکل مجتمعهای سینمایی است. ایران به دلیل عدم وجود زیرساختهای نمایش سینمایی، نگاه ویژهای به حوزهی نمایش خانگی دارد. گردش مالی این شبکه در کشور بیش از 300 میلیون دلار (سال 1389) در سال است و این در حالی است که در سال 2009 سینمای ایران فقط توانسته سی میلیون دلار (با دلار هزار تومانی) در نمایش سینمایی درآمد داشته باشد!
دولت برای حفظ این شاخص توسعهی اجتماعی راهی ندارد جز اینکه به تغییرات اساسی در سیاستگذاریهای خود دست بزند و ضمن کمرنگ کردن حضور خود در تصدیگری و کاهش ممیزی، با افزایش یارانههای کارا در توسعهی ساختارهای نمایشی نقشی اساسی ایفا کند. تولیدکنندگان داخلی به دلیل انحصار در بازار سینمایی کشور اتوریتهی زیادی دارند و دولت نیز از این تولیدکنندگان حمایتهای کافی میکند؛ غافل از اینکه راز موفقیت سینما در ایجاد رقابت و احترام به حق مسلم مخاطب است که همان حق انتخاب است. تا زمانی که این حق به رسمیت شناخته نشود هر تلاشی بیهوده است.