خبر تولید فیلمی درباره داستان شمس و مولانا با عنوان مست عشق به کارگردانی حسن فتحی خیلیها را خوشحال کرد از جمله علاقهمندان ادبیات فارسی و عاشقان این شاعر بزرگ ایرانی و البته سینماگرانی که همواره از جای خالی شاعران و مفاخر بزرگ ایرانی در سینما گله داشتند. براساس گزارشها نگارش این اثر سینمایی بر عهده فرهاد توحیدی است و تاکنون حداقل حضور دو ستاره سینمای ایران یعنی شهاب حسینی در نقش شمس و پارسا پیروزفر در نقش مولانا در آن قطعی شده است. همین خبر هم کنجکاوی و اشتیاق درباره این فیلم را بیشتر کرد و در هفته گذشته به داغترین خبر سینمایی در رسانهها و شبکههای اجتماعی بدل شد. با این حال چند روز از انتشار این خبر نگذشته بود که خبر مخالفت دو تن از مراجع تقلید با ساخت این فیلم با استدلال به ترویج احتمالی فرقه صوفیه، بر حاشیههای این خبر افزود. تهیهکننده فیلم مهران برومند در واکنش به این خبر گفت: «مست عشق داستان مستقیم زندگی مولوی و شمس و همچنین ترویج صوفیگری نیست، بلکه وقایع فیلم در عصر آنان میگذرد و به نوعی به این دو شاعر ارتباط پیدا میکند.». ضمن اینکه عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد نیز در نامهای جهت رفع نگرانیها و سوتفاهمها درباره این فیلم اظهار داشت: «درباره فیلم مست عشق، چون ساخت آن در داخل ایران اتفاق نمیافتد، مسیری که فیلمهایی که در داخل ساخته میشود را نیز طی نمیکند و طبعا این امکان برای بررسی فیلمنامه و سایر جزییات آن در سازمان سینمایی فراهم نمیشود.»
از سوی دیگر شاهد ابراز نگرانیها از سمت برخی از اساتید و پژوهشگران ادبی هم بودیم. دلیل نگرانی آنها اغلب این بود که تصویری که قرار است در این فیلم از مولانا ارائه شود چقدر واقعی است و در واقع فیلمساز چه میزان در بازنمایی این دو شخصیت به واقعیت وفادار است. به ویژه اینکه این فیلم قرار است در کشور ترکیه ساخته شود و اساسا محصول مشترک بین ایران و ترکیه است و نکند که اسم و رسم مولانا به نفع آنها مصادره و تبلیغ شود و به جای مولانای ایرانی، تصویری از مولانای ترکیهای ارائه شود. این نگرانی حتی درباره انتخاب نقش مولانا که در ابتدا شایعه شد یکی از بازیگران ترکیه خواهد بود نیز از سوی بسیاری از مخاطبان و کاربران ایرانی در شبکههای ایرانی مطرح شد که چرا باید نقش مولانا را که یک شاعر ایرانی است یک بازیگر غیر ایرانی بازی کند که انتشار خبری مبتنی بر انتخاب پارسا پیروزفر در نقش مولوی به این نگرانیها پایان داد.
نکتهای که در ساخت این فیلم اهمیت دارد فارغ از اهمیت و جایگاه موضوع، قابلیت مخاطبپذیری آن است. نهتنها به دلیل کنجکاوی مخاطب نسبت به بازنمایی چهره و شخصیت مولانا و شمس در این فیلم که به واسطه محبوبیتی که این شاعر و عارف هم در نزد ایرانیان دارد هم جهانیان. در واقع قصه و شخصیتهای این فیلم برای بسیاری ازمردم دنیا به ویژه در آمریکا که مولانا و آثارش مخاطبان زیادی دارد، آشناست و فیلم به شکل بالقوه از مخاطب جهانی برخوردار است. ضمن اینکه در خود ترکیه و به ویژه قونیه که آرامگاه مولوی در آن واقع شده نیز، مولانا علاقهمندان زیادی دارد و این فیلم میتواند مورد توجه آنها قرار بگیرد. رفتوآمد میزان بالای گردشگر به قونیه را هم که به امتیازات این فیلم اضافه کنیم، میتواند تولید مست عشق را به عنوان یک سیاست فرهنگی استراتژیک در بازار فیلم و عرصه نمایش و اکران واجد اهمیت مضاعفی کند. ضمن اینکه ساخت این فیلم میتواند آزمونی باشد برای سنجش فیلمهای پرتره که بر محور شخصیتهای مهم تاریخی ما بنا شده و میتواند فرهنگ وتمدن کهن ما را به جهانیان معرفی کند. امروزه بسیاری از مردم دنیا کشورهای شرق آسیا را به واسطه فیلمهایی میشناسند که آنها با شخصیتهای افسانهای خود ساختهاند. این در حالی است که همین قابلیت را میتوانیم با ساخت فیلمهایی درباره شخصیتهای اسطورهای فرهنگ و تمدن خود از طریق سینما ایجاد کنیم.
البته در کنار این امتیازات و فرصتها، ساخت این فیلم با تهدیدهای هم همراه است. شاید مهمترین آنها حساست خود موضوع و شخصیتهای قصه باشد که اگر به خوبی از آب درنیاید و با تصویر ذهنی و حتی عاطفی مخاطبان آشنا با این شخصیتها منطبق نباشد منجر به سقوط و شکست سنگین آن خواهد شد. اساسا همین حساسیتها، تولید این فیلم را برای عوامل از کارگردان تا بازیگرانش دشوار میکند. گرچه سابقه خوب حسن فتحی در سریالسازی و شناخت و علاقهاش به تاریخ و ادبیات ایران میتوان پشتوانه دلگرم کنندهای باشد که با حضور فیلمنامهنویسی چون فرهاد توحیدی و بازیگران توانای آن، مطمئنتر میشود اما در نهایت ساخت این فیلم راه رفتن روی یک لبهی تیغ است که دغدغه چگونگی ساخت آنرا بیشتر میکند. از سوی دیگر با توجه به حاشیههایی که برای حسن فتحی در سریال شهرزاد به وجود آمده، دامنه حساسیت درباره مست عشق گستردهتر شد و باید مراقب بود تا حاشیهها بر متن غلبه نکند و آنرا زمین نزند. تولید این فیلم میتواند آغازی باشد تا سینمای ایران بعد از این به سراغ شخصیتهای تاثیرگذار خود در تاریخ این سرزمین برود و شاهد آثاری ارزشمند در این زمینه باشیم.
تمام اخبار وحواشی که پیرامون ساخت مست عشق تا اینجای کار و در مرحله پیش تولید، پیش آمده بار دیگر نشان داد که یکی از چالشهای سینمای ایران در تولید فیلمهای شخصیتمحور است. چه این شخصیتها معاصر باشند چه شخصیتهای تاریخی. ضمن اینکه همین حساستها از اهمیت و میزان تاثیرگذاری مدیوم و هنر سینما هم خبر میدهد و تاکیدی است بر اینکه بهرغم بحرانی که ما در جذب مخاطب و چرخه اقتصادی سینما داریم اما از حیث فرهنگی و روانی، سینما همچنان به عنوان یک رسانه قدرتمند میتواند افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار دهد. سویه دیگر ماجرا این است که فیلمنامه قرار است چگونه رابطه شمس و مولانا را که یکی از پیچیدهترین و شگفتانگیزترین رازهای زندگی مولانا است را در بستری دراماتیک به نمایش بگذارد.
جهان عرفان اغلب جهانی باطنی و انتزاعی است که حتی گاهی با قدرت واژهها و کلمات هم به سادگی قابل فهم و انتقال نیست. آیا زبان تصویر میتواند به بیان این موقعیت کمک کند یا نه. سوالاتی از این دست که هم اکنون ذهن علاقهمندان این شخصیت و سینمادوستان را به خود مشغول کرده و قطعا با فیلمی مواجه خواهیم بود که مخاطب با پیشفرضهای خود به تماشای آن می نشیند. جلب رضایت مخاطب در فیلمهایی از این دست بسیار دشوارتر است گرچه غیر ممکن نیست. به عبارت دیگر این فیلم نوعی سینمای داستانی-مستند است که هم جذابیت دراماتیک طلب میکند هم وفاداری به واقعیت. آن هم قصهای که فقط مخاطب ایرانی ندارد و میتواند برای همه علاقهمندان مولانا در هر نقطه از جهان، کنجکاویبرانگیز باشد.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: